پسرش رو که قبلا در غیاب خودش میذاشت امور مملکت رو اداره کنه. داد چشماش رو در آوردن گذاشتن تو سینی براش آوردن. میگن داد همه اونایی که شاهد اجرای این حکم بودن ولی جلوش رو نگرفته بودن رو اعدام کردن.
ناپلئون ایران پیدا شد
بچه بود پدرش که پوستین دوز یا دهقان یا به هر حال آدم معمولی بود کشته شد و خودش و مادرش رو ازبکها اسیر کردن خیلی ممکنه برای ما اینها رو تو تاریخ بخونیم و بهش توجه نکنیم ولی یه خرده بهش فکر کنیم جالبه. که تو از یه جایی اونقدر دور از قدرت شروع کنی و بعد ظرف چند سال بشی یکی از مهمترین آدمهای تاریخ ایران حیرت انگیزه واقعا. خلاصهاش اینه که تو این بلبشویی که درست شده بود و حالا روسها هم امده بودن تو ایران و عثمانی ها هم از اون ور یکی از اینایی که یه گروهی رو دور خودش جمع کرد و شروع کرد شمشیر زدن و بیرون کردن رقبا از صحنه نادرقلی بود. به جز این صفویان بالاخره دویست و خردهای سال حکومت کرده بودن امپراطوری درست کرده بودن و همچنان انتصاب به خاندان صفوی میتونست مشروعیت بده به کسانی که میخواستن ادعای پادشاهی کنن. پسر سوم شاه سلطان حسین صفوی در رفته بود از دست افغانها از قزوین به تبریز و بعد هم به شاهرود و مازندران پیش فاجارها و اونها هم پشتش بودن که برگردونن حکومت رو به صفویه.
پیرزنی که راز پیروزی را به نادرشاه افشار آموخت جهان نيوز-از همه چی
نادر شاه خیلی سردار و بعدا پادشاه مهمیه در تاریخ ایران. در دوران قاجار بیشتر یاغی و غاصب حکومت میدیدنش ولی بعدا در دوره پهلوی اینطوری که عباس امانت میگه جایگاه درستتری پیدا کرد در هویت ملی ایرانی و الگوی نمونهای شد از رضاشاه. خود رضاشاه هم از قرار تحسینش میکرد به درستی و مشخصه که ازش متاثر بود.
علی قلی خان به حدی کینه قطع نسل نادر را به دل بسته بود که زنان نادر را که آبستن بودند هم کشت و از تمام اینان فقط نوه نادرشاه، شاهرخ میرزا را زنده نگهداشت، شاهرخ بزرگترین فرزند رضاقلی میرزا؛ ولیعهد نادرشاه و نوهٔ دختری شاه سلطان جنگ کرنال نادرشاه افشار و فتح هند حسین صفوی بود. گفتهاند از ابقای او منظورش این بود که شاید روزی مردم ایران خواستند که پادشاهی از نژاد صفوی داشته باشند. نادر شاه افشار یکی از پادشاهان بزرگ ایران است که تلاش بسیاری برای نجات ایران از چنگ قدرتهای وقت خود، بهویژه عثمانی انجام داد. او پادشاهی رشید و دلاور و جنگجویی با تدبیر بود؛ اما در پنج سال پایانی عمرش گرفتار بدبینی شد و همه تلاشهایی که برای آرامش و آسایش مردم انجام داده بود را با ظلم در حق آنها، از بین برد. قضاوت درباره این شخصیت تاریخی آسان نیست؛ چون هم خدمات زیادی در عصر خود انجام داد و هم در پایان عمر دچار اشتباهات جبرانناپذیر شد.
- نادرشاه از خانوادهای متوسط رو به پایین بود در شمال خراسان.
- بامداد روز پانزدهم ذیالحجه (۲۴ فوریه) نادر قوای خود را به سه لشکر تقسیم کرد.
- به جز این صفویان بالاخره دویست و خردهای سال حکومت کرده بودن امپراطوری درست کرده بودن و همچنان انتصاب به خاندان صفوی میتونست مشروعیت بده به کسانی که میخواستن ادعای پادشاهی کنن.
در این جنگ پایتخت آن زمان ایران یعنى اصفهان گشوده شد و حكومت افاغنه بر ایران پایان یافت. وقتى قواى نادر به مورچه خورت نزدیك شد در فاصله نسبتاً دورى از دشمن اردو زد و بوسیله جاسوسان و تنى چند از اسراى دشمن از تدارك مفصل نیروى نظامى اشرف افغان آگاه گردید. همچنین یادآور شد که هر چه بیشتر اشرف از اصفهان دور شود، پس نشینی او دشوارتر و خطرناک تر خواهد بود؛ ولی، برای آنکه او(نادر) خراسان را نمایشگر جنگ نکند و از سوی دیگر از خدمت های اتباع باوفای اعلیحضرت مانند قاجارها و بیاتها محروم نماند، نیاز است که مسافتی به رویارویی اشرف بشتابد.
افشاریه